نحوه ی معامله کردن در بازگشت های سریع یا بازگشت های V شکل

امروز میخواهم در مورد مبحثی حرف بزنم که احتمالا به وفور آن را در چارت دیده باشید و همچنین این مبحثی است که خیلی از معامله گران تصمیم محور و حتی ربات محور را هم به اشتباه میاندازد. بازگشت های V شکل در هر بازاری اتفاق میافتد و این چیزی جز بازگشت های سریعی نیستند که قیمت با سرعت به سمت سطحی حرکت میکند و بعدش هم سریعا بازگردانده میشود.

در بازاری مثل فارکس که پندینگ یا لیمیت اوردرهای زیادی در آن وجود دارد و از طرف دیگر ما ربات های معاملاتی داریم که سریعا براساس حجم واکنش نشان میدهند، بازگشت های V شکل اتفاقی طبیعی و متداول است. کسانی که بدانند چگونه با این حرکات رفتار کنند، میتوانند معاملات خیلی خوبی از دل بازار بگیرند. در این مقاله هم قصد داریم که با سازوکار و نحوه ی برخورد با این حرکات در بازار آشنا بشویم.

قدم اول: تشخیص محرکه ی قیمت

بیشتر بازگشت های V شکل ناشی از یکی از دو مواردی است که در ادامه بیان میکنم. حال، اگر شما با محرکه ی این نوع حرکات آشنا بشوید، بهتر میتوانید انتظار چنین حرکاتی را در بازار داشته باشید یا اینکه بدانید چگونه با آنها در چارت برخورد کنید. این حرکات معمولا وقت هایی اتفاق میافتند که:

1. خبر یا اطلاعاتی در بازار منتشر شود.
   در این حالت بازار، واکنش اولیه سریعی به خبر میدهد اما در ادامه بنا به شرایط کلی تر بازار ممکن است عکس العمل اولیه بازگردانده شود. ما این اتفاق را در بازار فارکس بیشتر مشاهده خواهیم کرد. به عنوان مثال وقتی که یکی از اعضای بالارتبه ی دولت حرفی میزند و در هنگام حرف زدن، شاهد واکنش معامله گران به حرف های ایشان در بازار خواهیم بود که در ادامه بعد از اتمام سخنرانی، وقتی که شرایط سنجیده میشود، ممکن است واکنش ها نسبت به عکس العمل اولیه به سخنان متفاوت باشد.
   
   همین هفته ی گذشته، چنین اتفاقی افتاد که یکی از اعضای بانک مرکزی اروپا سخنرانی کرد و اساسا آنچه که معامله گران انتظارش را داشتند را تایید کرد. در اوایل این هفته هم رئیس بانک مرکزی اروپا دوباره همین حرف ها را تکرار کرد و منجر به نزول بیشتر در جفت ارز یورودلار شد. اما قیمت از قبل به تارگت هاش رسیده بود و واکنش های اخیر به رئیس بانک مرکزی به نوعی یک حرکت خسته در بازار تلقی شد و قیمت بعد از آن سریعا برگشت داده شد.

2. حرکات خسته ای در بازار که شاهد حرکات اورشوت در قیمت هستیم.
   بازگشت V شکل در این حالت میاید و گپی که توسط حرکت اورشوت ایجاد شده است یا پر میکند. در چنین حالتی، قیمت الگویی بازگشتی تشکیل میدهد و قیمت پس از آن سریعا بازگردانده میشود. همچنین ما میتوانیم برای مشخص کردن تارگت ها از سنجش گام های حرکتی بهره ببریم. این مثالی که در پایین میبینید، ناشی از آخرین واکنش به داده های NFP میباشد که این داده تونست عده ای از معامله گران را شوکه کند.

در کل ما محرکه های دیگری هم برای این نوع حرکات داریم. به عنوان مثال میتوان به سقوط های ناگهانی و سریع قیمت اشاره کرد. اما در کل این نوع محرکه ها به ندرت در بازار اتفاق میافتند. همچنین میتوانید آنها را هم به نوعی در همین دو موردی که اشاره کردم، طبقه‌بندی کنید.

قدم دوم: ساختار بازار را تشخیص بدهید

بازگشت های V شکل، همانند دیگر الگوهای بازگشتی هستند اما با دو شاخصه ی متفاوت:

1. آنها در بازه ی زمانی کمتری اتفاق میافتند
2. پولبک ها سطحی و کم عمق هستند
   بر همین اساس و همانطور هم که از نامش پیداست، معامله گران معمولا به علت سریع بودن حرکات، در چنین حرکاتی در بازار به مشکل برمیخورند. در کل، شما وقتی که حرکتی پرمومنتوم را در بازار میبینید، یکم سخت است که شما سریعا دیدگاه مخالف پیدا کنید و فکر کنید که قیمت سریعا قرار است همین حرکت را برگرداند.
   معمولا، بازگشت های V شکل چیزی جز گپ های خستگی نیستند. اگر با سبک معاملاتی من آشنا بوده باشید و مقالات سایت را دنبال کرده باشید، احتمالا به خوبی با مفهوم گپ های نقدینگی آشنا شده باشید.
   
   اصطلاح گپ خستگی، چیز جدیدی نیست و صرفا نشان از خستگی قیمت پس از تشکیل گپ در چارت است. حال، در اینجا ما منظورمان از گپ بیشتر برمیگردد به آن حرکت اورشوت در چارت. وقتی که قیمت برمیگردد و این گپ را پر میکند، نمیتوانیم انتظار تغییر جهت حرکت را از بازار داشته باشیم. در این حالت، قیمت راحت تر میتواند از این منشا گپ بگذرد و بیشتر حرکت کند. به عنوان مثال میتوانید به تصویر پایین نگاه کنید. این یک رفتار طبیعی در چارت است و من شدیدا به شما هشدار میدهم که زیاد به دنبال گرفتن معاملات خلاف جهت در چنین سطوحی نباشید.
   
   بازگشت های V شکل همچنین به خط روندها و سطوح حمایتی و مقاومتی متداول هم واکنش نشان میدهند. در کل شما میتوانید دیگر قوانین موجود در مورد الگوها را هم در مورد این الگو به کار ببرید. تنها تفاوت این الگو این است که قیمت یک کم سریع تر حرکت میکند.
   

قدم سوم: نقاط بازگشتی را پیدا کنید

معامله گران تازه‌کار معمولا به دلایل مشخصی، عاشق نوسانات زیاد در بازار هستند. حال در اینجا نمیخواهم زیاد در این مورد حرف بزنم. اما در این مقاله بیشتر میتوانید در این خصوص مطالعه کنید. اینکه شما بیاید و سریعا به یک تارگت قیمتی نزدیک واکنش نشان بدید، کار ساده ای نیست. اما بازهم داشتن چنین توانایی برای یک معامله گر لازم و ضروری است. شما بدون اینکه بدانید تارگت هایتان را مشخص کنید و بتوانید در آن نواحی تصمیم بگیرید، در واقع دارید آب در هاون میکوبید.
در هر حال، چنین حرکاتی سریع اتفاق میافتند و اینکه شما بتوانید در همان اوایل شروع حرکت آنها را بگیرید، کار ساده ای نیست و مگر اینکه در این نواحی بازگشتی بتوانید سریعا الگوهای بازگشتی را تشخیص بدهید. قبل از اینکه به فکر گرفتن پوزیشن خلاف جهت باشید، به خوبی سطوح قیمتی را بررسی کنید و مطمئن بشوید که در ناحیه خوبی دارید این کار را میکنید.

قدم چهارم: چند قانون کلی در مورد بازارهایی که سریعا حرکت میکنند

سطوح حمایتی و مقاومتی در بازارهایی که سریعا حرکت میکنند معمولا در سطوح داخلی بیشتر به قیمت واکنش نشان میدهند. از طرف دیگر پیدا کردن این سطوح هم راحت تر است. به نظرم علت اصلی این کار به این برمیگردد که معمولا بیشتر معامله گرها اینقدر به خودشان زحمت نمیدهند که بیایند و قیمت را بیشتر بررسی کنند و پی به این سطوح داخلی ببرند. آنها بیشتر به سطوح متداول بیرونی بیشتر توجه میکنند.
من خودم وقتی که ببینم، نوسانات در بازار کمتر شده، در نواحی رنج تشکیل شده به دنبال پیدا کردن سطوح حمایتی و مقاومتی داخلی میگردم.
معامله کردن در حین نوسانات یعنی اینکه شما حرکات بزرگی که در بازه ی زمانی کمی رخ میدن را بگیرید. حال برای گرفتن این نوع حرکات شما نیاز دارید تا جایی که قیمت اطلاعات کافی به شما میدهد، به تایم فریم های پایین‌تر مراجعه کنید. البته رفتن به تایم فریم های پایین ریسک کار شما را هم بیشتر میکند و باید حتما در معاملاتتان به این نکته هم توجه کنید.

قدم پنجم: آماده ی معامله کردن حرکات مومنتوم دار را داشته باشید

بدون شک این کار یکی از سخت‌ترین کارهایی است که هر معامله گری میتواند در آن به مهارت برسد. کسانی هم که به این مهارت رسیده باشند، معمولا سودهای خوبی هم از بازار کسب خواهند کرد. معامله کردن در حرکتی پر مومنتوم که بعد از بازگشت رخ داده باشد، یکی از شرایطی است که من شدیدا به شما پیشنهاد میکنم بیشتر در موردش تحقیق و تمرین کنید.

معامله گری، فراتر از پیدا کردن نقاط ورود است. همانطور که من بارها و بارها اشاره کرده ام، معامله گری این است که شما بتوانید بخشی از حرکات قیمت در آینده را تشخیص بدهید و بتوانید متناسب با آن وارد معامله بشوید. یک حرکت بازگشتی، وقتی موثق است که بتواند خط روند کلی اش را بشکند. در خصوص بازگشت های V شکل این خط روند، شیب خیلی تندی دارد و خیلی پارابولیک است. همانطور هم که گفتم قیمت تمایل دارد که به این خطوط واکنش نشان بدهد، اما برای ترسیم آنها شما نیاز دارید که به تایم فریم های پایین مراجعه کنید.

من خودم زیاد تایم فریم یک دقیقه را دوست ندارم و صرفا وقتهایی که لازم باشد به این تایم مراجعه میکنم و آن هم صرفا در وقت هایی است که شاهد نوسانات زیاد در بازار هستیم. به عنوان کسی که میان روزی معامله میکند، به این نتیجه رسیدم که شما اول از همه باید دید ماکرو یا کلی تر چارت را بررسی کنید و همیشه هم آن را در اولویت تحلیل هایتان قرار بدهید. زیاد در تایم فریم های پایین گم نشوید.

در کل، در میان مواردی که گفتم، شما باید بیشتر از همه به قدم اول توجه کنید. شک ندارم که بیشتر معامله گران میان روزی که در بازار ضرر میکنند، علت ضررشان برمیگردد به اینکه نمیدانند شرایط چارت را بررسی کنند و نمیدانند که علت حرکات چی بوده. پیشنهادم به معامله گران تازه‌کار این است که فعلا به سمت حرکات نوسانی در بازار نروید و آن را برای معامله گران حرفه ای تر واگذار کنید. در کل، به همگی پیشنهاد میکنم که حرکات بازار را دقیق بررسی کنید و تا وقتی که علت حرکتی را در بازار پیدا نکردید، دست از تحقیق و مطالعه برندارید.