کمپین نوروزی آکادمی دال ترید تا 100 درصد تخفیف!!!

دوره آموزش مقدماتی ایچیموکو

برای این سیستم جذاب و کاربردی، از لفظ اندیکاتور استفاده نمی کنیم، چون معتقدیم که ایچیموکو فراتر از یک اندیکاتور است، و به خودی خود یک سیستم معاملاتی تمام عیار به حساب می آید.
ایچیموکو یک ترکیب ژاپنی و به معنای تعادل در یک نگاه است؛ یعنی اگر درک درست و صحیحی از ایچیموکو داشته باشیم می توانیم در یک نگاه، نمودار قیمت را به لحاظ وضعیت تعادلی بسنجیم.
غالب آموزش هایی که در مورد ایچیموکو علی الخصوص در ایران وجود دارد، سطحی بوده و بیشتر شامل بازی با 5 خط و اعداد است و تلاش می کنند که ایچیموکو را یک اندیکاتور تکنیک وار جلوه دهند و بگویند : اگر این شد بخرید و اگر این اتفاق افتاد بفروشید !
اما باید عرض کنم که سیستم ایچیموکو فراتر از آن است که بخواهیم آن را با چند نکته و قانون سطحی که بیشتر حاصل تفکر غربی هاست، محدود کنیم.
گوهیچی هوسادا و ساساکی، بنیان گذاران سیستم ایچیموکو هستند که منابع معتبری در این زمینه به زبان ژاپنی نوشته اند و با مطالعه و فهم منابع آن ها می توانیم به درک درستی از ایچیموکو برسیم.
سیستم ایچیموکو شامل 3 تئوری زمان، امواج و قیمت و همچنین 5 خط ایچیموکو می شود، که در نهایت با ترکیب این موارد با هم به صورت حرفه ای می توانیم تعادل و عدم تعادل در نمودار را بفهمیم و بهترین تصمیمات معاملاتی را بگیریم.
اگر به ایچیموکو علاقه مند هستید، باید بتوانید فلسفه آن را درک کنید و در آن به مهارت برسید؛ به عبارتی باید ایچیموکو را به عنوان یک زبان یاد بگیرید.

[bs-heading title=”جلسه اول دوره مقدماتی ایچیموکو” show_title=”1″ icon=”” title_link=”” heading_color=”” heading_style=”default” heading_tag=”h2″ bs-show-desktop=”1″ bs-show-tablet=”1″ bs-show-phone=”1″ bs-text-color-scheme=”” css=”” custom-css-class=”” custom-id=””]

آشنایی با ایچیموکو

خیلی از معامله گران غربی و اروپایی معتقد هستند که ابرهای ایچیموکو یا Ichimoku Kinko Hyo (ترجمه تحت الفظی: نمودار ابری تعادل در یک نگاه) توسط گوهیچی هوسادا (Goichi Hosada) قبل از جنگ جهانی دوم اختراع شد. پس از شروع جنگ تحقیقات ایشان متوقف شد و بعدا در سال 1968 کتاب خود را به نام Ichimoku Sanjin در طی 4 جلد منتشر کرد که حدودا 1000 صفحه میشد.

ایچیموکو اوایل صرفا برای بازار سهام ژاپن طراحی شده بود و بعدها این اندیکاتور راه خودش را به کشورهای اروپایی و جهان باز کرد. الان این اندیکاتور بر روی انواع بازارهای مالی از جمله کامودیتی ها، بازار آتی، آپشن و فارکس هم استفاده میشود.
بخشی از موفقیت سیستم معاملاتی ایچیموکو به توانایی آن در تشخیص روندها و نقاط بازگشتی بر می گردد.

ایچیموکو به عنوان یک اندیکاتور

ایچیموکو اعضای مختلفی دارد که و همین موضوع باعث کاربردها و گستردگی های بیشتر ایچیموکو می شود.
یکی از بخش های ویژه ایچیموکو، کومو یا ابرها هستند که دید ویژه ای نسبت به حمایت ها و مقاومت ها به معامله گران میدهد. بیشتر معامله گران غربی به حمایت ها ومقاومت به عنوان خطی راست و خشک نگاه میکنند، این نگرش را میتوانیم در فیبوناچی و پیوت پوینت ها و خطوط کانال های قیمتی و خط روندها ببینیم.
ولی کومو این نگرش را عوض کرد و به حمایت ها و مقاومت ها به دید سطوحی تکاملی نگاه کرد که مدام همراه با حرکات رفتاری قیمت تغییر می کند.

در روندهای صعودی قوی ما حمایت های زیادی رو خواهیم داشت که قیمت ممکن است به آن ها واکنش نشان دهد و در روندهای نزولی پر قدرت هم همچنین مقاومت های زیادی را داریم که ممکن است قیمت به آن سطوح واکنش نشان بدهد.
در تصاویر زیر دو مثال از روندهای صعودی و نزولی را خواهید دید که به شما نشان می دهد کومو چگونه نقش حمایتی یا مقاومتی برای قیمت داشته است.

مهمترین کاربرد کومو همین نقش حمایتی و مقاومتی بودنش هست؛ به این معنی که اگر کومو ضخیم بوده باشد، آن موقع بنا به شرایط قیمت به نسبت کومو، ابر میتواند نقش حمایت یا مقاومت داشته باشد.
اگر هم قیمت بالای کومو باشد، این بدین معنی است که به طور کلی روند بیشتر میل به صعود دارد و اگر هم فرضا ما بخواهیم صد معامله بگیریم، در چنین شرایطی باید بیشتر معاملات ما پوزیشن خرید باشند تا فروش.
برعکس آن هم صادقاست.

اگر قیمت زیر کومو باشد، کومو نقش مقاومتی دارد و باید بیشتر به دنبال موقعیت فروش باشیم تا خرید.
هرچه قیمت بیشتر بالا یا پایین کومو بماند، آن موقع قدرت روند صعودی یا نزولی هم بیشتر میشود و نقش های حمایتی یا مقاومتی کومو هم پر رنگ تر میشود.

اعضای تشکیل دهنده ی کومو (Kumo)

کومو از دو خط اصلی تشکیل شده است که شامل Senkou Span A و Senkou Span B میشود.
برای اینکه راحت تر باشیم، ما در آینده به آن ها Span A و Span B میگوییم؛ کومو هم به فاصله ی میان این دو خط گفته میشود.

 

Span A

نحوه ی محاسبه ی آن به این شکل است که تنکن و کیجون را با همدیگر جمع میکنند؛ بعد حاصل جمع را تقسیم بر 2 میکنند و این عدد را 26 کندل یا بازه ی زمانی جلو میبرند. پس فرمول به این شکل هست:
(خط تنکن + خط کیجون)/2 {26 کندل جلو برده شود}

 

Span B

نحوه ی محاسبه ی آن به این شکل است که بالاترین قیمت (highest high) 52 کندل گذشته را به همراه کمترین قیمت (lowest low) 52 کندل گذشته با هم جمع میکنند؛ بعد حاصل جمع را بر دو تقسیم میکنند و 26 کندل به جلو میبرند.
پس فرمول این هم به این شکله:
(بالاترین قیمت + کمترین قیمت 52 کندل گذشته) / 2 {26 کندل به جلو منتقل میشود}

در دوره پیشرفته ایچیموکو کریس کاپری، کاربرد این مفاهیم به صورت پیشرفته توضیح داده شده است.

در جلسه اول از دوره مقدماتی ایچیموکو، شما با تاریخچه ایچیموکو آشنا می شوید و همچنین به یک ذهنیت اولیه نسبت به این سیستم معاملاتی می رسید.
در این جلسه آموزشی شما متوجه می شوید که ترکیب ایچیموکو و پرایس اکشن تا چه اندازه می تواند قدرتمند باشد.
سیستم معاملاتی ایچیموکو شامل 5 خط ایچیموکو و 3 تئوری می شود.در این جلسه آموزشی با فرمول و منشا 5 خط ایچیموکو آشنا می شوید و مفهوم آن ها را درک می کنید.
شاید اگر بخواهیم هدف سیستم ایچیموکو را در یک کلمه خلاصه کنیم بتوانیم بگوییم: درک تعادل

[bs-heading title=”جلسه دوم دوره مقدماتی ایچیموکو” show_title=”1″ icon=”” title_link=”” heading_color=”” heading_style=”default” heading_tag=”h2″ bs-show-desktop=”1″ bs-show-tablet=”1″ bs-show-phone=”1″ bs-text-color-scheme=”” css=”” custom-css-class=”” custom-id=””]

خطوط تنکنسن، کیجونسن و چیکو اسپن

خط تنکن یا تنکنسن (sen در زبان ژاپنی به معنی خط هست) به عنوان یک خط متغیریا چرخشی شناخته میشود که می گویند شبیه به مووینگ ساده ی 9 (9SMA) حرکت میکند ولی در واقع خیلی باهمدیگر فرق دارن.
این رو در نظر داشته باشید که میانگین متحرک ساده یا (Simple moving average) طبق فرمولی که دارد، اعداد را رند میکند ولی در تنکن، شما بالاترین و پایین ترین قیمت 9 کندل گذشته را دارید.

آقای هوسادا به این علت مخالف رند کردن بود، چون به عقیده ی ایشان رفتارهای حرکتی قیمت در سقف یا کف های اون اهمیت بیشتری دارند و اینها نشان می دهد که خریداران یا فروشندگان کجا وارد شده اند؛ پس رند کردن اعداد فایده ای ندارد.

مثل بقیه مووینگ ها، در تنکن ها هم زاویه ی حرکت خیلی مهم است و هرچه زاویه حرکت تیزتر باشد، روند قدرت بیشتری دارد و هرچه زاویه حرکت تنکن مسطح تر باشد، روند با مومنتوم ضعیف تری خواهیم داشت.
البته این نکته را فراموش نکنید که تنکن معیار شما برای تشخیص روند نباشد، بلکه بیشتر از آن به عنوان وسیله ای برای تشخیص مومنتوم حرکات استفاده کنید. هرچند ممکن است تنکن اولین خط دفاعی قیمت باشد و اولین جایی باشد که قیمت به آن واکنش نشانمی دهد و اگر روند، آن را در جهت مخالف بشکند، ممکن است نشان از ضعف روند باشد.

خط کیجون یا کیجون سن که به آن خط مبنا، خط استاندارد یا خط روند هم میگویند، طراحی شده تا شکل کلی روند را نشان دهد. فرمول تشکیل آن شبیه به تنکن هست و تنها تفاوتی که دارند به تعداد کندل هایی که این محاسبات انجام می شود بستگی دارد.

 

حالا ممکن است برای شما سوال پیش بیاید که چرا کومو 26 کندل جلو برده میشود؟

برای جواب این سوال باید به تاریخ برگردیم.

وقتی که فکر ایچیموکو شکل گرفت، آن موقع بازار ژاپن 6 روز در هفته باز بود و روزهای شنبه هم باز میشد. حال اگر بازار 6 روز در هفته باز باشد، در آن صورت تعداد روزهای کاری ماه 26 روز می شود.
پس هدف از کیجون این بوده که درک درستی از بالاترین و کمترین قیمت در ماه گذشته داشته باشند.
اگر کیجون بالا میرفت، این بدین معناست که قدرت روند صعودی قیمت، در ماه گذشته در حال افزایش بوده است. اگرهم مسطح باشد، به این معنی است که قیمت در ماه گذشته در رنج بوده است.

مثل تنکن، زاویه ی کیجون نشانی کلی از روند است و به ما نشان میدهد که روند با ثبات هست یا نه.
اگر قیمت از کیجون رد بشود، حال چه روند صعودی باشد و چه نزولی، ممکن است تبعات بدی را برای روند داشته باشد و منجر به تغییر جهت روند بشود.

چون کیجون از بازه ی زمانی بیشتری تشکیل شده است، برای اینکه تشخیص بدهیم روندی همچنان ادامه پیدا میکند یا شکسته می شود معیار مناسب تری به نسبت تنکن است. برای معامله گرانی که مثلا در یک روند صعودی وارد شده اند و میبینند که قیمت هربار به کیجون میخورد و به بالا برمیگردد، میتواند محل مناسبی برای گذاشتن حدضرر باشد. معمولا هم وقتی که قیمت با قدرت از کیجون رد می شود، نشان از تغییر جهت روند میدهد.

چیکو اسپن چیست؟

چیکو اسپن یا خط تاخیری، به این نحو است که آخرین قیمت بسته شدن کندل را به 26 کندل قبل برمیگرداند، به همین علت به آن تاخیری میگویند.
این یک ویژگی ویژه و منحصر به فرد ایچیموکو است و به خود سیستم ایچیموکو ویژگی خاصی داده است.
هدف کلی از آن این است که شما به راحتی بتوانید رابطه ی خوبی بین قیمت فعلی و قیمت گذشته ی بازار به دست بیاورید.

مهمترین کاربرد چیکو اسپن این است که، رابطه ی قیمت فعلی و قیمت 26 کندل گذشته را بررس می کند.
اگر چیکو اسپن پایین تر از قیمت در 26 روز گذشته باشد، در آن صورت چیکو میتواند نقش مقاومتی برای قیمت فعلی داشته باشد و به نوعی فشار فروش بر روی قیمت فعلی ایجاد کند و منجر بشود که قیمت پایین تر برود.
اگر بالای قیمت در 26 روز گذشته باشد، به این معنی است که مقاومت کوچک یا اصلا مقاومتی جلوی قیمت نیست و قیمت میخواهد که سقف جدید تشکیل بدهد، چون قیمت اخیرا تا این سطح نیامده و نمی تواند نقش مقاومتی برای قیمت داشته باشد.

کاربردهای تنکنسن و کیجونسن

مهمترین کاربرد تنکن و کیجون با هم تلاقی آنها ست که ما به آن Tkx میگویم.
این عمل، مثل تلاقی خطوط در MACD است.
یک موضوع جالب این است که MACD هم از همین اعداد ایچیموکو استفاده میکند و این در حالی است که ایچیموکو ده ها سال قبل از MACD ساخته شد.

یکی از سیگنال های معاملاتی ایچیموکو همین تلاقی تنکن و کیجون است که معمولا به معنی تشکیل روند جدید خواهد بود و معامله گران میتوانند براساس این مورد، تصمیم معاملاتی خودشان را بگیرند یا اینکه وارد معامله ی جدید بشوند یا اینکه با دیدن این تلاقی از معامله های قبلی خودشان خارج بشوند.
البته این را هم در نظر بگیرید صرفا بر این اساس تصمیم نگیرید و موارد دیگر را هم مدنظر قرار بدهید.

آقای هوسادا برای این تلاقی براساس شرایط مارکت تعاریف مختلفی را ارائه داده اند.
اگر این تلاقی خطوط زیر کومو اتفاق می افتاد، اون موقع یک سیگنال ضعیف شمرده می شود.
یک سیگنال متوسط این است که این تلاقی داخل کومو اتفاق بیافتد.
سیگنال قوی هم ایناست که تلاقی صعودی بالای کومو اتفاق بیافتد.
برعکس این موارد هم برای تلاقی های نزولی صادق است. در همه ی این موارد باید یک مطلب را همیشه در نظر بگیرید، آن هم رابطه ی قیمت با چیکو اسپن است.

چند نکته مهم درباره کومو

همانطور که قبلا گفتیم، نقش اصلی کومو این است که نقش حمایت و مقاومت برای قیمت دارد و از همین نقش کومو میتوان استفاده های زیادی برد.
به عنوان یادآوری، هرچه کومو ضخیم تر باشد، سطح حمایتی و مقاومتی قوی تری به ما میدهد.
قیمت معمولا در جهت روند غالب خودش، از سطح کومو ریجکت می شود و در چند مثال در پایین این مطلب را براتون توضیح میدهم.

از طرف دیگر هم، اگر کومو نازک باشد و مارکت در حالت رنج باشد؛ به این معنی است که این حالت رنج ادامه پیدا خواهد کرد، زیرا ما در این حالت یک سطح حمایتی یا مقاومتی قدرتمند نداریم که بتواند از قیمت حمایت کند و آن را در جهت خاصی هدایت کند.
همچنین کوموی نازک، اگر در حالت روند باشیم و قیمت به کومو نزدیک بشود، این معنی را می تواند برساند که احتمال اینکه جهت روند عوض بشود زیاد است.
پس تحلیل کومو برای ما فواید زیادی دارد که می تواند اطلاعات زیادی را به ما در مورد قیمت احتمالی در آینده بدهد.

در مبحث کومو ما مسئله ی دیگری داریم به نام سقف یا کف مسطح.
این موضوع وقتی اتفاق می افتد که Span B مسطح بشود و اگر یادتان مانده باشد، Span B از بالاترین و کمترین قیمت در 52 کندل گذشته تشکیل شده بود و تنها راه مسطح شدن Span B این است که قیمت برای تشکیل سقف یا کف های جدید تلاش نکرده باشد.
این شرایط هم به معنی این است که قیمت در یک حالت رنج قرار گرفته و در حالت رنج هم تمایل حرکت بیشتر به سمت تعادل است یا به نوعی دیگر، میتوانیم بگوییم که قیمت تمایل دارد در وسط ناحیه رنج جایی که به آن ناحیه ارزشی قیمت گفته میشود حرکت کند.
به زبان دیگر میتوان گفت که Span B در نواحی رنج، حول و حوش اصلاح 50 درصدی فیبوناچی اون رنج در حرکت است و به نوعی به عنوان یک سطح 50 درصدی فیبوناچی متحرک کار میکند و 52 کندل گذشته را به دو نیمه تقسیم میکنه.

حال این شرایط برای معامله گران چه معنی ای می تواند داشته باشد؟

اگر قیمت داخل کوموباشد، قیمت تمایل دارد که به سمت سقف/کف مسطح برود.
اگر هم قیمت بالای کومو باشد، قیمت بازهم تمایل دارد که به سمت سقف/کف مسطح برود و معمولا قیمت از این سطح به عنوان پرتگاه ی برای جهش استفاده میکنند.

بررسی وضعیت کومو در شرایط محتلف

آخرین نکته هم در مورد کومو وقت هایی است که قیمت از آن ها رد می شود.
اگر ما قبلا در یک روند قوی بوده ایم و حال قیمت می خواهد از کومو رد بشود، معمولا این به معنی تغییر جهت روند خواهد بود و به این معنی خواهد بود که شاید شاهد روند قدرتمند دیگری در خلاف جهت روند قبلی باشیم.
در تصاویر زیر چند مثال در این مورد آورده شده است.

عبور قیمت از کومو

این ویژگی کومو که مدام تغییر شکل میدهد، میتواند نگرش خیلی بهتری به معامله گران در مورد حمایت ها و مقاومت ها بدهد.
خود حرکات ایچیموکو بر اساس رفتارهای حرکتی قیمت است و این تغییر شکل های ایچیموکو هم برگرفته از گذشته ی چارت است و این خودش حساسیت و ویژگی خاصی به معامله گران میدهد تا نگرش بهتری نسبت به سطوح خشک و خالی مثل فیبوناچی و پیوت پوینت ها و خط روندها و … بدهد.
این ویژگی منحصر به فرد کومو به ما کمک میکند هم دید ثابت و هم منعطفی نسبت به سطوح حمایتی و مقاومتی داشته باشیم.

[bs-heading title=”جلسه سوم دوره مقدماتی ایچیموکو” show_title=”1″ icon=”” title_link=”” heading_color=”” heading_style=”default” heading_tag=”h2″ bs-show-desktop=”1″ bs-show-tablet=”1″ bs-show-phone=”1″ bs-text-color-scheme=”” css=”” custom-css-class=”” custom-id=””]

3 تئوری پایه ای ایچیموکو

در جلسه سوم از دوره مقدماتی ایچیموکو، با 3 تئوری اصلی ایچیموکو آشنا می شویم.

سه تئوری پایه ای ایچیموکو، در واقع اصل و اساس سیستم ایچیموکو هستند. بیش از 95 درصد افرادی که براساس ایچیموکو معامله می کنند، یا در حال یاد گیری ایچیموکو هستند، فکر می کنند که پایه و اساس ایچیموکو همین 5 خط روی چارت است.
متاسفانه اسن نگرش اشتباهی است که میان عوام مردم جا افتاده است.
پایه و اساس ایچیموکو، خیلی عمیق تر و مفهومی تر از این 5 خط هست و آقای ساساکی که یکی از پیشگامان سیستم سیستم ایچیموکو بودند، در کتاب خودشان که 7 فصل است، تنها در یک فصل آن مربوط به پنج خط ایچیموکو بحث کرده اند و مابقی فصول در مورد 3 تئوری زیر است:

 

  • تئوری زمانی یا اعداد ایچیموکو
  • تئوری امواج ایچیموکو
  • تئوری قیمت ایچیموکو

در ادامه این دوره آموزش مقدماتی ایچیموکو، درباره هرکدام از تئوری ها بحث خواهیم کرد.

 

تئوری زمانی یا تحلیل زمانی ایچیموکو

آقا گوهیچی هوسادا ( بانی ایچیموکو) در طول مطالعات خودشان بر روی ایچیموکو نزدیک به چهار سال و نیم فقط روی تئوری اعداد ایچیموکو وقت صرف کرده اند. ایشان تمام نظرات صاحب نظران شرقی و غربی را در این زمینه مطالعه کردند و سرآخر هم به سه عدد نهایی در این زمینه رسیدند که این اعداد نشانگر اصول و پایه تفکر ایچیموکو است.
این سه اعداد شامل 9 ، 17 و 26 بودند.

پس این عقیده که صرفا عدد 26 خط کیجون از تعداد روزهای معاملاتی بازار ژاپن گرفته شده اشتباه است. ایشان براساس دانسته های خودشان محاسبات کیجون را به همراه تنکن و ترکیبی از آن به دست آوردند.

حال این مسئله ممکن است سوالاتی را برای افراد به وجود بیاورد، مثلا بگویند که:
حالا شرایط بازار ما فرق میکند آیا ماهم باید براساس شرایط بازار خودمان اعداد ایچیموکو را تغییر بدهیم یا اینکه ما در تایم فریم های میان روزی کار میکنیم؟
آیا ایچیموکو با همین اعداد در این بازه های زمانی هم کاربرد داره؟
باید بگویم که جدای از همه ی این مسائل، بهتر است که در هر شرایطی هستید با همین اعداد ایچیموکو کار کنید و اعداد اون را دلبخواهی تغییر ندهید.

اعداد 10 گانه ایچیموکو

هرچند که ما سه عدد اصلی داشتیم که پایه و اساس ایچیموکو هم بر همین اساس بودند ولی ما در کل در تئوری اعداد ایچیموکو 10 عدد مهم داریم که شامل:

9
17
26
33
42
65
76
129
172

200-257
حال بیایم یه کم حساب و کتاب انجام بدیم.

کاربرد اعداد در تحلیل زمانی

به طور ایده آل بهتر است که تئوری اعداد یا زمانی ایچیموکو را به صورت ترکیبی از تئوری امواج و قیمت ایچیموکو به کار ببریم.
پس کاربرد آن به تنهایی محدودیت های زیادی داره؛ ولی در کل پایه و اساس این اعداد این است که به ما نقاط بازگشتی یا سطوحی که احتمال اینکه شاهد واکنش قوی در رفتارهای حرکتی قیمت باشیم را به ما نشون بدهد.
این را هم بگویم، این اعداد جوری نیستن که بخواهید به آن ها به عنوان اعداد خشک و خالی ای نگاه کنید و بگویید حتما مارکت در این اعداد واکنش نشان میدهد؛ نه اینطور فکر نکنید.
بهتراست اینطور به آن نگاه کنید که ممکن است نقاط احتمالی مهم را به شما نشون بدهد.
به عنوان مثال به چارت زیر نگاه کنید.

حال بیایم براساس چارت بالا به نتایجی برسیم:
از A تا B ما 41 کندل داریم که یک عدد از 42 کمتر است.
از B تا C ما 16 کندل داریم که یک عدد از 17 یا دو سکشن کمتر است.
از C تا D ما دقیقا 26 کندل داریم که دقیقا یک پریود میشود.
از D تا E ما 18 کندل داریم که یک عدد از 17 یا دو سکشن بیشتر است.
از E تا F ما بازهم دقیقا 26 کندل یا یک پریود را داریم.

این فقط یک چارت و یک مثال بود.
ما چارتهای بیشتری داریم که ممکن است مثل این یکی دقیق نباشد یا ممکن است چارت هایی را هم داشته باشیم که دقیقا براساس این اعداد باشند.
جفت ارزهایی ین (JPY) بیشتر به خطوط ایچیموکو و همچنین اعداد ایچیموکو واکنش نشان میدهند، چون معامله گران ژاپنی بسیاری هستند که از استراتژی ایچیموکو در معاملاتشون استفاده میکنند.

به هرحال، به عقیده ی من این استراتژی بر روی همه ی جفت ارزها و کامودیتی ها و شاخص ها کاربرد دارد.
بازهم تکرار میکنم؛ ما از تئوری اعداد یا تحلیل زمانی ایچیموکو به تنهایی استفاده نمیکنیم و آن را مبنای تحلیل خود قرار نمیدهیم؛ بلکه باید این تئوری را با ترکیبی از تئوری امواج و قیمت ایچیموکو استفاده کنیم.
وقتی که بتوانیم این سه مورد را باهمدیگه ترکیب کنیم، این دید پیش سنجی قوی ای به ما میدهد که میتوانیم نقاط بازگشتی احتمالی قوی را به خوبی پیدا کنیم.
اگر بتوانیم از اینها به درستی استفاده کنیم میتوانیم نقاط ورود عالی داشته باشیم و می توانیم سطوح حمایتی و مقاومتی قیمت در آینده را هم بهتر تشخیص بدهیم.

خلاصه ای از تحلیل زمانی و تئوری زمانی ایچیموکو

در این بخش از دوره مقدماتی ایچیموکو، با مفاهیم کلی و ابتدایی تئوری زمانی و تحلیل زمانی آشنا شدیم. در دوره پیشرفته ایچیموکو کریس کاپری، این موضوع به صورت تخصصی مورد بررسی قرار می گیرد.
متوجه شدیم که ایچیموکو، صرفا 5 خط روی چارت نیست، بلکه بسیار عمیق تر و مفهومی تر از این موارد است و بسیار مهم است که شما ایچیموکو را از یک منبع درست و حرفه ای آموزش ببینید که فقط متمرکز بر 5 خط نباشد.

آقای هوسادا در اواسط دهمه ی 80 میلادی یه بار گفتند که :
” از میان 10 هزار معامله گری که براساس ایجیموکو کار میکنند یا هنوز دارن تمرین میکنند، فقط 10 نفر از اونها واقعا تونسته اند ایچیموکو را درک کنند.”

دلیل این تفکر هم برمیگردد به این مسئله که افراد تازه کار، همین که این پنج خط را روی چارت میبینند خیلی جالب میشود برایشان و فقط وقت روی آن ها میگذارند و به این فکر نمی کندد که اصول و پایه های ایچموکو چی هست. هرچند که خطوط پنج گانه اطلاعات مهم و کاربردی فراوانی به ما میدهند ولی این اطلاعاتی که از این پنج خط دریافت میکنیم در مقایسه با اطلاعاتی که از این سه تئوری دریافت میکنیم خیلی ناچیز هستند.

تئوری امواج ایچیموکو

در ابتدای مبحث تئوری امواج ایچیموکو، توجه شما را به جمله ای از آقای هوسادا جلب می کنم:
” از میان هر هزار نفری که براساس ایچیموکو معامله میکنند یا هنوز در این حیطه تمرین میکنند، فقط و فقط 10 نفر از اونها کاملا فهمیده اند که ایچیموکو چی هست”
این جمله آقای هوسادا نشان می دهد که خیلی ها آموزش درست و عمیقی از ایچیموکو ارائه نمی کنند، و صرفا به بیان نکاتی سطحی و تکنیک وار از ایچیموکو بسنده می کنند، در حالی که اصل و اساس ایچیموکو چیز دیگری است و سه تئوری ایچیموکو هست که ما را با عمق این سیستم معاملاتی آشنا می کند.

سه موج اصلی ایچیموکو

در تئوری امواج ایچیموکو ما سه موج اصلی داریم که فهمیدن و درک کردن آنها خیلی مهم است، چون پایه و اساس بقیه امواج هست و شما هم همیشه باید اینها را حین شمارش امواج ایچیموکو مدنظرتون قرار بدهید. این سه موج شامل:

  • موج I شکل : امواج I شکل امواجی یک حرکتی هستند.
  • موج V شکل : امواج V شکل دو حرکتی هستند.
  • موج N شکل : امواج N شکل هم 3 حرکتی هستند.

امواج I شکل امواجی یک حرکتی هستند، امواج V شکل دو حرکتی هستند و امواج N شکل هم 3 حرکتی هستند. مثل اعداد ایچیموکو که همه آن ها با هم به نوعی ربط داشتند، امواج ایچیموکو هم به همین نوع همگی با همدیگر مرتبط هستند.
در ادامه، تصویر این 3 موج را مشاهده می کنید.

اگه به امواج بالا نگاه کنید میبینید که هر کدام از این امواج به نوعی متشکل از همدیگر هستند.
امواج I,V یا N میتوانند هم صعودی باشند هم نزولی؛ پس در این زمینه فرقی باهمدیگه ندارند.
به طور کلی، امواج I شکل حرکاتی جنبشی هستند، ولی می توانند حالت اصلاحی هم داشته باشند.
امواج V شکل، شامل یک حرکت جنبشی و یک حرکت اصلاحی هستند، میتوانند شامل دو حرکت جنبشی پشت سرهم هم باشند.
ولی در امواج N شکل ما یک حرکت جنبشی داریم که به دنبالش یک حرکت اصلاحی می آید و بعد از آن هم یک حرکت جنبشی دیگر در همان جهت خواهیم داشت.

از میان این سه موج، موج N شکل میتواند سخت ترین باشد، چون ممکن است اشکال مختلفی به خودش بگیرد؛ ولی در کل حرکت اول یک موج N شکل حتما باید یک حرکت جنبشی باشد.
دو حرکت بعدی امواج N شکل میتوانند اشکال مختلفی به خودشان بگیرند.
به طور کلی در امواج N شکل اگه روند صعودی باشه شاهد تشکیل higher high خواهیم بود و در روندهای نزولی شاهد تشکیل lower low خواهیم بود.
پس در کل موج N شکل باید یا سقف جدید تشکیل بدهد یا کف جدید.
اگه موج N شکل نتواند این کار رو بکند، در آن صورت به احتمال زیاد با تغییر ساختار موج روبه رو خواهیم بود.
حال بذارید چند مثال رو بررسی کنیم.

 

در چارت بالا من چندین خط رو مشخص کرده ام. همه ی این خط ها به تنهایی خودشون یک موج I شکل هستند.
همانطور که قبلا گفتم این امواج متشکل از همدیگر هستند و به این ترتیب یک موج V شکل در واقع شامل دو موج I شکل هست.
هر موج N شکل هم یا 3 موج I شکل هست، یا یک موج V شکل و یک موج I شکل.
حال بگذارید اینهایی که گفتم رو در چارت بالا براتون تشریح کنم.
اگر از گوشه ی بالای سمت چپ شروع کنیم؛ حرکت AB یک موج I شکل است. حال طبق این گفته میتوانیم بگوییم که حرکت ABC یک موج V شکل نزولی است. حرکت ABCD هم یک موج N شکل است. همین موج N شکل به نوعی میتوان گفت که خودش متشکل از دو موج V شکل است که شامل ABC و BCD است.

به طور کلی بهتراست به امواج اول از دید کلی تر به آنها نگاه کرد و بعد به دید جزئی تر آنها را بررسی کرد. اگه چنین دیدی را نسبت به مارکت داشته باشید در آن صورت دیگر نیاز نیست که بگویید مثلا برای تشکیل 4 موج N شکل ما باید حداکثر 16 موج I شکل داشته باشیم. شما فقط نیازاست که با دید کلی به این موضوع بپردازید و ایده ی کلی شرایط موجوده در مارکت رو بفهمید برای شما کافی است.

حال طبق انچه گفته شد، اگر ما موج ABCD رو یک موج N شکل در نظر بگیریم؛ میبینیم در این موج نقطه ی D بالاتر از نقطه ی B نیست.
این به چه معناست؟
این بدین معناست که ما باید حداقل یا شاهد یک حرکت رنج باشیم یا شاهد تغییر جهت روند کلی مارکت.
اگه قیمت در حرکت بعدی یا موج بعدی بتواند از نقطه ی C رد بشود خیلی کم پیش می آید که قیمت دوباره بتواند به بالای نقطه ی B برگردد.

حال که چنین شرایطی در مارکت رخ داده، ما الان در حرکت BCDE شاهد یک موج N شکل نزولی هستیم.
همچنین میتوانیم یک موج N شکل نزولی دیگر را هم در چارت تشخیص بدهیم که میشود DEFG .
پس طبق این شکل میتونیم این نتیجه را بگیریم که معمولا یک موج N شکل به یک موج N شکل دیگر در همان جهت ختم میشود تا وقتی که شاهد تغییرات یا شکست این ساختار امواج نباشیم.

 

به زبان دیگر میتوان گفت که حرکت آخر یک موج N شکل میتواند شروع حرکت موج N شکل بعدی در همان جهت باشد.
حال اگر در ادامه ی شمارش این امواج N شکل نزولی موج FGHI را هم یک موج N شکل در نظر بگیریم، میبینیم که این موج موجب تغییر ساختار موج N شکل قبلی شده و دیگر کف جدید تشکیل نداده است.
پس، در اینجا میتونیم انتظار بازگشت قیمت را داشته باشیم، همانطور که میدانید این انتظار ما هم با تشکیل موج GHIK به تحقق رسیده است. میدونم شاید یک کم گیج شده باشید و مطالب زیادی رو گفتم ولی در کل اینها موج های اصلی ایچیموکو هستند و شما با خواندن بقیه مطالب در مورد این امواج و تمرین کردن میتونید به مهارت خوبی در این زمینه برسید.

 

کاربرد تئوری امواج در معامله گری

در باره کاربرد تئوری امواج در معامله گری، اگر بخواهم حرف بزنم شاید باید کتاب ها نوشت، اما در این قسمت با تعدادی از این موارد آشنا می شوید.

استراتژی های معاملاتی بسیاری براساس امواج ایچیموکو وجود دارد و اگر هم خوب توجه کرده باشید در متن بالا یکی از این استراتژی ها را گفتم.
یک مثال آن به نحوه ی حرکات امواج N شکل و توالی آنها برمیگردد.
همچنین اگر دیدید تغییری در ساختار امواج N شکل بوجود آمده است در آن صورت میتوانید به دنبال موقعیت هایی برای وارد شدن در خلاف جهت روند قبلی باشید، حداقلش این است که بعد از تغییر ساختار امواج N شکل قیمت وارد فاز اصلاحی میشود و مسلما شاهد ادامه ی جهت روند نخواهیم بود.

یک روش دیگر استفاده از این امواج این است که آن ها را را با اعداد ایچیموکو ترکیب کنیم و ببینیم که حرکتی که انجام میدهد چقدر طول کشیده؟ آیا دو سکشن است یا یک پریود یا اینکه یکی از حرکات ترکیبی 6 گانه است؟
این نقاط برگشت احتمالی را اگر ما با ساختار امواج ترکیب کنیم می توانیم موقعیت های برگشت قیمت با احتمال موفقیت بالایی را پیدا کنیم.
به عنوان مثال در چارت بالا، حرکت DG فقط یک روز از عدد یک پریود (26 روز) که یک نقطه ی بازگشتی معروف هست فرق دارد.

همچنین شما میتونید استراتژی های پرایس اکشنی را با این امواج ترکیب کنید و به خصوص میتوانید از این طریق نقاط بازگشتی خیلی خوبی پیدا کنید.
به عنوان مثال وقتی که میبینید در یک سطح مقاومتی دارد پین بار شکل میگیرد و از طرف دیگری هم میبینید که ساختار موج N شکل قبلی به هم خورده است، آن موقع این شرایط میتواند یک موقعیت بازگشت قیمت با احتمال موفقیت خیلی بالایی را به شما بدهد.

یک کاربرد دیگر این امواج در امواج V شکل است که اگر دیدید که موج V شکل به طور معمول یک حرکت اصلاحی بعد از یک حرکت جنبشی نیست و بلکه دو تا حرکت جنبشی پشت سرهم هستند که حرکت دوم در خلاف جهت حرکت اول است
آن موقع میتوانید استنباط کنید که روند ممکن است جهتش تغییر پیدا کند یا اینکه وارد فاز اصلاحی بشود. این بستگی به این دارد که حرکت ابتدایی موج V شکل چگونه بوده است.

در این دوره مقدماتی ایچیموکو، به بیان چند کاربرد از تئوری امواج پرداختیم، اما در دوره تخصصی ایچیموکو پیشرفته کریس کاپری، با جزئیات فراوان و به صورت تخصصی تر درباره این موارد بحث شده است.

 

امواج دیگری در تئوری امواج مطرح می شود که در دوره پیشرفته ایچیموکو با آن ها آشنا می شوید.

تئوری قیمت ایچیموکو

تئوری قیمت ایچیموکو، یکی از مهم ترین و کاربردی ترین تئوری های ایچیموکو است که به ما کمک می کند محل بازگشت با احتمال بیشتر قیمت را پیش بینی کنیم.
برای فهم بهتر تئوری قیمت، لازم است ابتدا 2 تئوری قبلی یعنی زمان و امواج را به خوبی درک کنیم.
تئوری قیمت، به نوعی سخت ترین تئوری است و در این بخش از دوره مقدماتی ایچیموکو، با مفاهیم کلی آن آشنا می شویم.

مقدمه ای بر تئوری قیمت ایچیموکو

اول از هرچیزی بگویم که ما از تارگت های قیمتی که از طریق این محاسبات به دست میاوریم، به عنوان تارگت هایی حتمی و قطعی استفاده نمیکنیم.
این ها صرفا راهنمایی های کلی هستند تا به ما سطوح احتمالی را نشان بدهند و بگویند که در یک حرکت جهت دار قیمت تا کجا می تواند برود.
این را هم اضافه کنم که فهمیدن و درک کردن این متدها نیاز به زمان و تمرین زیادی دارد، پس روی این مسائل به خوبی وقت بگذارید و تمرین کنید و از این تارگت ها به عنوان تارگت های حتمی استفاده نکنید.

براساس این تئوری، در اصل ما چهار نوع محاسبات داریم.
محاسبه ی چهارم به طور کلی خیلی کم اتفاق می افتد و برای تشخیص آنها هم نیاز به مهارت خاصی دارد.
پس فعلا ما بیشتر تمرکزمان را روی 3 محاسبه ی اصلی میگذاریم و فهمیدن این سه محاسبات هم می تواند کمک خیلی زیادی به ما بکند.

این سه محاسبه ی اصلی به این شکل هستند:

فرمول ها به این شکل هستند برای اینکه درک بهتری داشته باشید من در اینجا آن ها را با عکس میگذارم که بهتر متوجه بشوید.

هرچند که در این عکس محاسبات NT را هم نشان دادم ولی فعلا شما

محاسبات V

اگر به عکس بالا نگاه کنید، میبینید که ما یک حرکت صعودی در نقاط ABC داریم. اگر به مقدار اصلاح نقطه ی C به نسبت حرکت AB نگاه کنید میبینید که اصلاح عمیقی است و تقریبا تا 61.8 درصد اصلاح کرده است. اگر بخواهیم این رو از دید تئوری امواج نگاه کنیم میبینیم که با یک موج N شکل روبه رو هستیم.
برای استفاده از این محاسبات ما باید منتظر بمانیم که قیمت بعد از اصلاح بیاید و نقطه ی B را بشکند و آن موقع می توانیم طبق فرمول نقطه ی D را محاسبه کنیم. هرچند که ما وقتی که دیدیم نقطه ی C کامل شکل گرفت، قبل از شکست نقطه ی B محاسبات لازم را انجام بدهیم ولی تا وقتی که قیمت نتواند نقطه ی B را بشکند، چنین محاسبه ای هم کاربرد چندانی ندارد.

هروقت که قیمت توانست از سطح B رد بشود، در آن صورت ما می توانیم انتظار داشته باشیم که قیمت بتواند به تارگت محاسباتی ما یعنی نقطه ی D برود.
به عنوان مثال به عکس زیر نگاه کنید.

بیشتر روی این سه محاسبه ی اصلی تمرکز کنید.

در چارت بالا اگر ما طبق محاسبات V بیاییم تارگت را محاسبه کنیم، محاسبات به این شکل خواهد بود.

همانطور که میبینید، این تارگت خیلی خوب با سقف حرکت موج قبلی هماهنگ است.
به طور کلی، این مثالی بود که بدونید چگونه این محاسبات را انجام بدهید. اگر تارگت قیمتی شما همگام با سطوح پرایسی مهم بودند در آن صورت تارگت شما اعتبار بیشتری به خودش میگیرد.

محاسبات N در چارت داو جونز در تایم 4 ساعته

در این چارت ما اگر محاسبات را طبق محاسبات N حساب کنیم، محاسبات به این شکل خواهد بود.

 

اگر یادتان مانده باشد، گفتم این تارگت ها تارگتهایی قطعی و حتمی نیستند، در این مثال این تارگت به خوبی با سطح RRL 13003 همگام بوده که به اعتبار این تارگت افزوده است.

محاسبات E در چارت GBPJPY در تایم 4 ساعته

در چارت GBPJPY ما یک نوع محاسبات E داریم که محاسبات اون به این شکل است.

در این مثال هم به خوبی با کاربرد محاسبات قیمتی ایچیموکو آشنا شدیم.

چند نکته مهم درباره تئوری قیمت

همانطور که قبلا گفتم شما برای درک بهتر تئوری قیمت بهتر است اول تئوری زمانی را به خوبی فهمیده باشید واین ها را به صورت ترکیبی باهم استفاده کنید.
در این دوره مقدماتی ایچیموکو، شما یک آشنایی کلی با 3 تئوری ایچیموکو پیدا می کنید و اگر قصد دارید که به طور پیشرفته در این زمینه شروع به یادگیری بکنید، پیشنهاد می کنم که دوره پیشرفته ایچیموکو کریس کاپری را تهیه کنید.

برای اینکه تشخیص بدید براساس کدام محاسبات قیمتی چارت را تحلیل کنید، باید به حرکات رفتاری قیمت خیلی خوب توجه کنید.
اگر توجه کرده باشید، همه حرکات متشکل از حرکاتی جنبشی و اصلاحی بودند. در واقع کاری که شما باید بکنید این است که مقدار اصلاح قیمت از B تا C را اندازه بگیرید و براساس مقدار این اصلاح هم متناسب با آن محاسبات قیمتی لازم را انجام بدید.

پس برای این کار شما نیاز دارید که سه نقطه ی A,B و C را داشته باشید تا بتوانید محاسبات لازم را انجام بدید.

یک نکته ی مهم دیگر در مورد نحوه ی محاسبات قیمت در روندهای نزولی است.
برای محاسبات قیمت در روندهای نزولی شما باید ( +) بین متغیر اول و اعداد بین پرانتز را به منفی تغییر بدهید.

به عنوان مثال نحوه ی محاسبات V در یک روند نزولی به این شکل خواهد بود.
V= B-(B-C).

در این بخش از دوره مقدماتی ایچیموکو، با مفاهیم اولیه 3 تئوری ایچیموکو آشنا شدید؛ نکته بسیار مهم در این باره، ترکیب این 3 تئوری با همدیگر است.
سیستم معاملاتی ایچیموکو، جزو محبوب ترین سیستم های حال حاضر دنیاست و تعداد زیادی از معامله گران از آن استفاده می کنند.
یک مشکل بزرگ به خصوص در ایران که وجود دارد، نبود آموزش هایی عمیق و مفهومی از این سیستم است؛ بیشتر افراد سعی می کنند که با جلوه دادن ایچیموکو به عنوان یک اندیکاتور، فقط به دنبال سیگنال های خرید و فروش باشند و دنبال تکنیک هایی که هیچ پایه علمی ندارند باشند.

در این دوره مقدماتی ایچیموکو متوجه می شوید که ایچیموکو دنیایی فراتر از 5 خط آن دارد و 5 خط ایچیموکو صرفا بخشی از این سیستم معاملاتی هستند.
کریس کاپری، معامله گر مطرحی که سال هاست روی سیستم ایچیموکو کار می کند و تمام منابع معتبر ژاپنی از جمله کتب هوسادا و ساساکی را ترجمه کرده اند، در دوره ایچیموکو یشرفته خود، نگاهی عمیق و مفهومی به این سیستم دارند.
در دوره یشرفته ایچیموکو کریس کاپری، شما می توانید ایچیموکو را به خوبی درک کنید . بتوانید تمام اجزای آن را با هم ترکیب کنید و در نهایت به یک زبان واحد برسید.

 
 
[bs-heading title=”جلسه اول از دوره پیشرفته ایچیموکو کریس کاپری” show_title=”1″ icon=”” title_link=”” heading_color=”” heading_style=”default” heading_tag=”h2″ bs-show-desktop=”1″ bs-show-tablet=”1″ bs-show-phone=”1″ bs-text-color-scheme=”” css=”” custom-css-class=”” custom-id=””]

در جلسه اول از دوره پیشرفته ایچیموکو کریس کاپری، شما متوجه خواهید شد که برای شرکت و کسب بیشترین بازدهی در این دوره به چه پایه هایی نیاز دارید.
در این دوره مقدماتی، تمام پیش نیازهای لازم و هرآن چه که برای ورود به دوره پیشرفته نیاز است در اختیار شما قرار گرفته است.
در این جلسه، آقای کارپری به بیان مشکلاتی که دیگر آموزش های موجود درباره ایچیموکو دارند می پردازند و این موضوع را که تمرکز بیشتر افراد فقط بر 5خط ایچیموکو هست را نقد می کنند.
در این دوره آموزشی شما جزو افرادی خواهید بود که ایچیموکو را به صورت بنیادی و مفهومی می آموزید.

در این جلسه آموزشی آقای کاپری جملاتی ازآقای ساساکی را بیان می کنند:

بهترین تصمیماتی که ما در مارکت میگیریم وقت هایی هستش که کاملا ساده و واضح هستند.
مارکت از این سه حالت بیشتر ندارد، یا بالا میرود، یا پایین می آید یا حرکت نمیکند.
دلیل اینکه شما مسائل ساده را مدام برای خودتان پیچیده میکنید برمیگردد به این قضیه که شما در مورد مسئله ای زیاد فکر میکنید.

[bs-heading title=”جلسه هفتم از دوره ایچیموکو پیشرفته کریس کاپری” show_title=”1″ icon=”” title_link=”” heading_color=”” heading_style=”default” heading_tag=”h2″ bs-show-desktop=”1″ bs-show-tablet=”1″ bs-show-phone=”1″ bs-text-color-scheme=”” css=”” custom-css-class=”” custom-id=””]

در این جلسه آموزشی، شما لایوترید کریس کاپری بر روی دلار ین را می بینید.
متوجه خواهید شد که چگونه می توان براساس ایجیموکو نقطه ورود، استاپ لاس و نقطه خروج را تعیین کرد.
در این لایوترید با یک سلسله امواج N نزولی مواجه هستیم، و اگر این دوره مقدماتی را با دقت دنبال کرده باشید، می توانید امواج N و توالی آن ها را درک کنید.

در این دوره مقدماتی ایچیموکو تلاش ما بر این بود که بتوانیم تمام مفاهیمی که لازم است قبل از ورود به پیشرفته ایچیموکو بدانید را در اختیارتان قرار دهیم.
توجه کنید که اساس دوره های آموزشی کریس کاپری تمرین کردن است، و هدف از تمرین هم رسیدن شما به مهارت است.
دوره ایچیموکو پیشرفته کریس کاپری کاملا مبتنی برمهارت و براساس آموزه های هوسادا و ساساکی ظراحی شده است و آکادمی دال ترید این دوره ارزشمند را ترجمه و زیرنویس کرده است تا معامله گران عزیز ایرانی به این دوره باکیفیت و معتبر دسترسی داشته باشند.

دیدگاه کاربران
  • Yas67 3 بهمن 1400

    خیلی ممنون

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *