کمپین نوروزی آکادمی دال ترید تا 100 درصد تخفیف!!!

پنج نکته ی مهم که لازم است قبل از شروع معامله گری بدانید

نوشته شده توسط استیو دبلیو

ترجمه شده توسط آکادمی دال ترید

اخیرا یکی از دوستام بهم گفت که میخواهم معامله گری رو شروع کنم و ازم خواست که اون رو در این راه راهنمایی کنم. من هم در مکالمه ای که باهم داشتیم، مطالبی رو بهش گفتم و اما به نظرم این ممکنه سؤال خیلی ها باشه و من هم در این مقاله قصد دارم که همین مطالب رو به صورت دسته بندی شده در اختیار شما بگذارم. این رو هم بگم که مطالبی که میتونیم در این زمینه بگیم خیلی زیاده و من میتونم چندین روز فقط در این خصوص در موردش حرف بزنم، اما تصمیم گرفته ام که مطالب رو دسته بندی کنم و اون رو در 5 مورد خلاصه کنم.

نکته ی اول: یادبگیر که بتوانی معاملات بلند مدت داشته باشی

من اولین چیزی که به دوستم گفتم، این بود که سعی کن بتوانی معاملات بلند مدت باز کنی. یعنی معاملاتی که حداقل چند روز یا چند هفته یا حتی ماه ها هم باز بمونه. بهش گفتم که اگه بتونی این کار رو کنی، دو موضوع خیلی مهم رو یاد خواهی گرفت. یکی اینکه مدیریت ریسک رو یاد میگیری و بعدی هم اینکه یاد خواهی گرفت که صرفا بر روی داده ها و اطلاعاتی که برای بازار مهم است، تمرکز کنی. در این صورت تو اگه بتونی این دو مورد رو به خوبی یادبگیری، اون موقع معامله گری کوتاه مدت هم برایت خیلی راحت تر میشود. پس، اگر فهم خوبی از شرایط فاندامنتالی بازار کسب کردی و تونستی محرکه های قیمت رو به خوبی تشخیص بدی، اون موقع من مطمئنم که در معاملات کوتاه مدت هم دردسر آنچنانی نخواهی داشت. واقعا، هیچ چیز ارزش این رو نداره که ببینی تونستی فقط از یه معامله بیش از 500 پیپ سود بگیری.

از طرف دیگر، من این رو هم بهش گفتم که یکی از اشتباهات متداول افراد اینه که میان و توجهشون رو روی حرکات ریز و کوتاه مدت بازار میذارن و بر همین مبنا هم معاملات بلند مدت میگیرن که در نهایت هم به ضررهای بزرگی منجر میشه. متأسفانه چنینی طرز فکری برای این افراد عادت شده و تا طعم تلخ اون رو نچشن معمولا هم دست بردار نیستند. همانطور که گفتم، دلیل ضرر کردن آنها به این برمیگرده که نمیدونن که محرکه های اصلی قیمت چی هستش و هیچ درکی از تاثیر مباحث فاندامنتالی بر بازار ندارند. آنها با این رویاها وارد معامله گری میشوند که بتوانند در مدت کوتاهی 10 هزار دلار رو به 10 میلیون دلار تبدیل کنند و برای این کار هم مدام از اهرم های بالا استفاده میکنند. باور کنید که اگه شما بتونید در سال 20 درصد مداوم سود بگیرید، میلیاردرهای دنیا از خداشونه که پولشون رو به شما بدن که مدیریتش کنی.

نکته ی دوم: برای خودت برنامه داشته باش

دومین موردی که بهش گفتم این بود که یه برنامه با قوانین مشخص برای خودت تعیین کن و همیشه هم از این قوانین پیروی کن. میدانم که این حرف رو احتمالا خیلی زیاد شنیده باشید، اما من تفسیر متفاوتی از این گفته دارم. به عقیده ی من اگر در چارت دیدی که شرایط مشخص نیست، بهتره که اصلا دستت رو روی دکمه ی خرید یا فروش نبری. معامله ای که مطابق قوانینت باشه، مطمئن باش که بیشترین سودها رو بهت میده. همانطور هم که من بارها بیان کرده ام، کلید موفقیت شما در معامله گری صبر است. هر وقت هم که در چارت دیدی که شرایط واضحه و چارت هم داره نقطه ی ورود عالی بهت نشون میده، بدون هیچگونه دودلی وارد معامله بشو. مطمئن باش که چنین شرایط و چنین موقعیت هایی در چارت خودشون رو بهت نشون میدن. فکرهای اینچنینی که وقتی چارت رو نگاه میکنید و با خودتون میگید که من چقدر احمق بودم که این موقعیت واضح رو نگرفتم و … هیچ کمکی به پیشرفت شما نمیکنن. بدونید که حتما دلیلی داشته که در اون زمان و اون موقع شما وارد این معامله نشده اید. این شرایط برای من هم خیلی زیاد پیش آمده که نتونستم موقعیت هایی که کاملا مطابق برنامه و قوانینم بوده رو بگیرم.

متأسفانه، بیشتر معامله گران و به خصوص معامله گران خرد، اصلا برنامه ی معاملاتی مکتوب و مشخصی ندارند. خود نوشتن یک برنامه معاملاتی مشخص مزایای خاص خودش رو داره اما از همه مهمتر اینه که به شما دیدی واقع بینانه میده که برای ورود به یک معامله چه کارهایی باید انجام بدید. میدونید که معامله گری ذاتا کار پیچیده ای است و شما هم در تحلیل کوتاه مدت و هم بلند مدت باید، موارد مختلفی رو مدنظر بگیرید. به عنوان مثال میتوان به قوانین مدیریت ریسک و سرمایه، تشخیص سطح قیمتی درست، بررسی سنتیمنت بازار، بررسی جریان سفارشات قیمت، تعیین حدضرر و حد سود و …. اشاره کرد. تصمیم گرفتن بر خرید یا فروش در سطحی از بازار، نتیجه ی بررسی همه ی این موارد هستش. اینکه شما بیاید و همه ی این مراحل رو به صورت مکتوب برای خودتان بنویسید، به شما کمک میکنه که بتونید به صورت کارآمد و بهینه از وقت و انرژی خودتان استفاده کنید. اینکه شما صرفا پشت کامپیوترتان بشینید و هی دکمه ی خرید و فروش رو بزنید، کار شاخی نکرده اید. این کار رو هم برادرزاده ی دو ساله ی من میتونه انجام بده. مهمترین بخش کار که از دست هر کسی هم برنمیاد همین کارهایی است که گفتم.

نکته ی سوم: با دیدی باز به چارت نگاه کنید

همچنین من این رو هم به دوستم گفتم که هرچیزی در هر زمانی ممکنه در بازار اتفاق بیافته. به خصوص در بازارهایی که نوسانات بیشتری دارند، هر لحظه در یک چشم بهم زدن میتونه همه چیز زیر و رو بشه. پس در این صورت خیلی مهمه که همیشه آمادگی اتفاقات مختلف در بازار رو داشته باشی. اینکه شما بر روی یک دیدگاه خاص بر روی چارت، متعصبانه فکر کنی و بعدش مدام هم در چارت ببینی که بازار داره خلاف عقیده ات حرکت میکنه، در این حالت معمولا چشماتو روی این مسائل میبندی و مدام به دنبال پیدا کردن دلیل برای عقیده ی خودت هستی، متأسفانه باید بگم که این کار میتونه منجر به ورشکستگی ات در بازارهای مالی بشه.
چارت ها اساسا شکل ظاهری هزاران عاملی هستند که بر روی قیمت تاثیر میگذارند. اینکه تو بیایی و سناریوهای مختلف رفتارهای حرکتی قیمت رو برای خودت مشخص کنی، بهت کمک میکنه که در بازار منعطف باشی و همگام با هر حرکت بازار تو هم به دنبالش بری.

متأسفانه، بیشتر معامله گرها، وقتی که چارت رو بررسی میکنن و به یه نتیجه ای میرسن و وقتی که سرآخر دکمه ی خرید یا فروش رو زدند، دیگه چارت رو ول میکنن و اصلا بررسی نمیکنن که اگر شرایط خلاف جهت آنها رفت، باید چیکار کنند. من خودم به شخصه مدام سناریوهای احتمالی برای قیمت میچینم. این سناریوها هم صرفا به جهت صعودی یا نزولی برای قیمت ختم نمیشه و جزئی تر به قیمت نگاه میکنم، مثلا میگم که احتمال داره قیمت رنج بزنه، یک سقف بالاتر بزنه و بعد سقف بعدی پایین‌تر باشه یا اینکه قیمت ممکنه اینجا یکم اصلاح کنه و بعد حرکت اسپایکی بزنه و …
چنین سناریوهایی برای قیمت خیلی زیادن، اما من خودم در آخر فقط به آن سناریوهایی که مهم هستند و دلایل قانع کننده ای پشت آنهاست توجه میکنم.

نکته ی چهارم: بهترین کاری که باید انجام بدی…

این هفته من برای چالش سبدگردانی میلیون دلاری CNBC ثبت نام کردم. با خودم گفتم که بذار این رو تجربه کنم، ببینم چجوریه. بدترین اتفاقی که میتونست بیافته این بود که من نیم میلیون دلار سود نکنم و در ازاش فقط به مهمونی روی جت شخصی دعوت بشم. در این چالش هم من اومدم همه ی سرمایه ام رو روی 4 تا ETF سرمایه گذاری کردم. یکیش SH(Short S&P 500)، یکی دیگه DOG(Short Dow 30) بعدی PSQ(Short QQQ) و آخری هم DRR(double short EUR) بود. در اینجا لازمه که بگم این سهام هایی که من انتخاب کردم، اصلا مناسب سبد گردانی نیستند. من فقط روی این پول مجازی که در اختیارمون بود، دیدگاه خودم رو نسبت به بازار پیاده کردم و این رو هم بگم که الان سبد من توی یه سود نجومی خوبیه.

من خودم هر وقت که دارم تحلیل میکنم و بازار رو رصد میکنم، همیشه این حرف رو در ذهنم تکرار میکنم ” الان راحت ترین و ساده‌ترین دیدگاه برای ورود چی هستش؟ چه سناریویی بیشترین احتمال رو داره؟ و استیو، این رو فراموش نکن که اگه خلاف جریان حرکت کنی، خودت رو در معرض ریسک بیشتری قرار میدی.” بهترین و راحت ترین راه اینه که شما همجهت با روند غالب وارد بشید. الانه هم که من سهام ها رو در جهت نزول خریدم، روز به روز که خبرهای جدیدی میاد در همین راستاش و من رو در سود بیشتری میبره. همیشه دیدگاه کلی نسبت به قیمت کسب کنید و این دیدگاه رو در هنگام تحلیل های میان روزی تان فراموش نکنید.
همچنین در هنگام معامله گری های میان روزی تان هم وقتی که شرایطی برایتان واضح بود و دلایل ورود خودتون رو داشتید، دودلی رو کنار بذارید و وارد معامله بشید. چون وارد نشدن به یک معامله سودده از تحمل ضرر کردنش سخت تره.

نکته ی پنجم در مورد معاملات سودده و ضررده پشت سرهم

آخرین نکته ای هم که بهش گفتم این بود که اگه چند معامله ی ضررده پشت سرهم داشتی، مدتی از چارت دوری کن و به خودت برس. بدان که معاملات ضررده احتمالش زیاده که تو رو در این سیکل معیوب ضرر نگه داره و مدام معاملات ضررده پشت سرهم باز کنی. این کار مثل یه ویروس میمونه که اینقدر پخش میشه تا سرآخر بتونه بدن میزبانش رو نابود کنه. تنها راه حل مقابله با این ویروس هم این است که استراحت کنی و به خودت برسی. از طرف دیگه هم معاملات سودده پشت سرهم هم همین تاثیر رو داره. من خودم بارها برایم پیش آمده که چند روز یا حتی چندین هفته معامله نکرده ام تا اینکه بتونم به خودم بیام و ذهنم رو از احساسات گذشته آزاد کنم. بدان این اتفاق خواه یا ناخواه گریبان گیر هر معامله گری رو میگیره و تنها راه چاره اش هم استراحت و دوری از بازار به طور موقت است.

یکی از اشتباهات بزرگ معامله گران اینه که چون وقت کافی برای معامله گری نداشتن و در وقتی که گیر آوردن و پشت چارت میشینند، خودشون رو مجبور میکنند که حتما معامله باز کنند و وارد معامله هایی بشن که مطابق برنامه و قوانین شون نیست. من خودم بهترین معامله هایی که گرفتم برمیگرده به وقت هایی که به اندازه ی کافی وقت داشتم و ذهنم آزاد بوده. از طرف دیگه هم بدترین معامله هایی که باز کردم، ناشی از افکار معامله ی قبلی بوده که توی ضرر بستم و ذهنم رو به خودش درگیر کرده. اما در هر حال این افکار کاملا کنترل شده هستند و میتوانی با کمی تمرین و استراحت این افکار منفی رو از خودت دور کنی. وقتی که من تونسته ام پس تو هم میتونی.

لطفا نظرات و انتقادات خودتان را در مورد این مقاله

در بخش کامنت ها با ما در میان بذارید.

دیدگاه کاربران
  • fARNDM 1 فروردین 1402

    یکی دیگه از نکاتی که معامله گران توجه نمیکنند این هستش که در این بازار میزان سود گرفتن بدلیل وجود اهرم حتی در در یک معامله اسکلپی ، بی نهایت هستش و هرچقدر این میزان سود به ریسک به ریوارد های بالای 4 و 5 و…. به سمت غیر منطقی بودن و رویایی شدن میل میکنه .

  • مرضیه نفر جدید 8 فروردین 1402

    سلام وقت بخیر -مقاله ارزشمندی بود وبعد از خواندن چند باره این مقاله ارزشمند -اون رو حتما یادداشت برداری میکنم -خیلی خیلی ممنون هستم از شما که مقالات ارزشمندی رو در سایتتون قرار میدید

  • مرضیه نفر جدید 8 فروردین 1402

    مقاله بسیار خوبی بود -با واقعیت های دنیای معامله گری بیشتر آشنا شدم سپاس از مجموعه بی نظیر دال ترید

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *