نماد سایت دال ترید

6 موضوع مهم در بررسی تغییر جهت روندها

نوشته شده توسط استیو دبلیو
ترجمه شده توسط آکادمی دال ترید

چند هفته پیش، نکاتی را در مورد معامله گری در جهت روند بیان کردم و بعد از آن سوالات زیادی از من پرسیده شد و هدف از مقاله ی امروزم هم این است که به سوال یکی از دانشجوهایم پاسخ بدهم. همانطور که میدانید سوال های معامله گری به گونه ای نیست که بتوان با جواب کوتاه پاسخ داد. از آنجایی که این سوال خیلی مهم است و جزئیات زیادی دارد، خواستم جواب آن را در قالب یک مقاله منتشر کنم.
سوال این بود که آیا قیمت بعد از تشکیل الگوی فلگی که خلاف جهت روند غالب تشکیل میشود، منجر به تغییر جهت روند می شود یا همچنان قیمت به روند غالب خودش ادامه میدهد. این موضوعی است که منجر به اشتباه خیلی از معامله گران می شود. برای درک بهتر سوال به چارت پایین نگاه کنید.

در اینجا ما با یک الگوی فلگ صعودی، در داخل یک روند غالب نزولی مواجه هستیم. الگوی فلگ در اینجا نقض شده و قیمت آمده که جریان سفارشات بیشتری را جمع کند و همچنان به جهت غالب خودش ادامه بدهد. یک مثال دیگر از این موضوع در همین چارت، در گوشه ی سمت چپ بالای چارت اتفاق افتاده که در اینجا ما شاهد تشکیل الگوی اور اند اندر هم هستیم.
خب حالا سوال چالش برانگیز این است که ما چه وقتی بدانیم که این الگوی فلگ منجر به ادامه ی قیمت در همان جهت می شود یا اینکه نقض میشود و قیمت در همان جهت غالب روند کلی حرکت میکند؟ نمیتوانیم جوابی خشک و خالی به این سوال بدهیم، اما میتوانیم شاخصه هایی برای این موضوع تعیین کنیم که بتوانیم در شرایط مختلف بازار به نتیجه ی بهتری دست بیابیم. من این شاخصه ها را به صورت لیست بیان میکنم، اما این لیست ترتیب خاصی ندارد و صرفا برای درک بهتر موضوع آنها را دسته بندی کرده ام.

1. آیا خط روند مهمی شکسته شده یا شاهد تغییر نقش سطح مهمی از حمایت به مقاومت یا بالعکس هستیم؟

این سوال ساده ای است، اما به دلایلی مردم معمولا تمایل دارند که به این نوع سوال ها بی توجهی کنند و به دنبال دلایل پیچیده تری برای درک حرکات قیمت باشند. وقتی که الگوی فلگ بعد از شکست یک خط روند مهم تشکیل میشود و همچنین شاهد تشکیل دیگر الگوهای قیمتی در داخل فلگ هستیم، این موضوع صرفا به این معنی نیست که جهت روند غالب به طور کلی تغییر کرده و شاهد تغییر فاز در بازار هستیم.
همانطور که در چارت پایین مشاهده می کنید که قیمت طی حرکتی اسپایکی توانسته خط روند ماکرو(کلی) ما را بشکند. این، کاملا یک رفتار طبیعی برای قیمت است و اصلا به این معنی نیست که جهت روند تغییر پیدا کرده. در بیشتر مواقع، این بدین معنی است که روند قرار است گسترده تر شود. پس از اینکه تب و تاب در بازار خوابید و خریداران سیو سودهایشان را کردند، قیمت وارد فاز اصلاحی میشود و دوباره فروشندگان با حرص بیشتری وارد بازار می شوند.

و مسئله ی مهم دیگر برای ما، سطوح کلیدی هستند. من خودم همیشه برای بررسی مومنتوم حرکات در کوتاه مدت به سطوح کلیدی توجه میکنم.
یک مثال عالی از این موضوع را امروز در چارت گاز طبیعی مشاهده کردم. همانطور که میبینید قیمت توانسته از خط روند ماکرو خارج بشود و به دنبال آن شاهد تشکیل الگوی اور اند اندر هستیم که همین خودش به عنوان محرکه ای قوی برای قیمت عمل کرده. همچنین به نبود فروشندگان زیادی بعد از حرکات اسپایکی اول توجه کنید. (به طور کلی این حرکت صعودی، سطح اسپایک بیس را تارگت قرار گرفته بود)

2. به دنبال الگوهای فلگ فشرده شونده در جهت حرکت باشید

ساختارهای گسترده شونده، نشان از سردرگمی در بازار هستند. یعنی اینکه هر دو طرف بازار در تلاش اند که قدرت را به دست بگیرند. در چنین حالاتی زمان بیشتری میبرد تا جهت غالب بازار مشخص بشود. بهترین حالت الگوی فلگ برای اینکه بتوانید لگ حرکتی دوم قیمت را تشخیص بدهید، حالتی است که در قالب ساختار فشرده شونده و هم جهت با لگ حرکتی اول قرار دارد. مانند تصویر زیر.

مطابق تصویر بالا، میبینید که قیمت یک حرکت صعودی انجام داده و بعدش سریعا وارد ساختار فشرده شونده شده است. هرچند که قیمت در سقف ها به شدت بازگردانده میشده، اما قیمت همچنان توانسته کف های بالاتر تشکیل بدهد و ساختار فشرده شونده ی خود را حفظ کند. سرآخر هم میبینید که قیمت توانسته با قدرت به سمت بالا حرکت کند.
در اینجا ما میتوانیم یک الگوی قیمتی دیگر را هم تشخیص بدهیم و آن هم الگوی سه برخورد است. در خصوص الگوی سه برخورد، باید بگویم که این الگو در مواقعی که منجر به بازگشت قیمت می شود و در مواقعی که منجر به ادامه ی جهت روند می شود، شاخصه های خاص خودش را دارد. در این خصوص در مقالات آتی بیشتر حرف خواهم زد.

3. به حرکت قبل از تشکیل الگو توجه کنید. آیا به صورت اسپایکی بوده یا در قالب یک کانال قیمتی به سمت آن حرکت کرده؟

این موردی جزئی، اما خیلی مهم است. قیمت معمولا در حرکات اسپایکی یا رفتارهای جهش وار تمایل دارد که خسته بشود. ربات های معاملاتی پیشرفته، از این حرکات سریع در قیمت توانسته اند سودهای خوبی کسب کنند. قیمت پس از اتمام حرکات جهش وار و اسپایکی وارد سیکل طبیعی خودش می شود. همانطور که در چارت بالا هم میبینید، قیمت پس از حرکت اسپایکی، سریعا برگشته.
نوسانات قیمتی مهم را ما در دو موقعیت خاص بیشتر مشاهده خواهیم کرد: یا در اول شروع روند یا در آخر آن. بررسی نوسانات در شروع روند کار راحتی نیست. راحت ترین مثال برای این موضوع، بازگشت های V شکل است که در آن شاهد حرکتی جهش وارد در خلاف جهت روند غالب هستیم.
در چارت پایین من شکست های قیمت در خلاف جهت روند را با علامت X مشخص کرده ام. علامت Y هم برای حرکات جهش واری است که سریعا برگشته اند. من سعی نکرده ام که خیلی جزئی به چارت نگاه کنم و بخش هایی را که احساس کرده ام نوسانات زیادی نداره را نادیده گرفته ام.
وقتی که به چارت نگاه میکنید، این سوال را از خودتان بپرسید که بعد از اینکه علامت Y را مشخص کرده ام، قیمت آیا برگشته یا همچنان به جهت خودش ادامه داده است. همچنین به این موضوع هم توجه کنید، مواقعی که علامت Y بعد از X میاید، آیا با شرایط مطلوب تری مواجه هستیم یا نه؟

4. الگوهای قیمتی را فراموش نکنید!

معمولا، معامله گرها نمیتوانند به خوبی الگوهای دابل تاپ و باتم را تشخیص بدهند. به نظر من، علت این کار برمیگردد به اینکه آنها هنوز درک خوبی از این الگوها ندارند. وقتی که این الگوها در تایم فریم های پایین تشکیل میشوند(مهمتر از همه وقتی که در داخل روند تشکیل می شوند)، یک موضوع شفافی را میخواهند به ما برسانند. آن هم این است که فشار در این ناحیه و تلاش های معامله گران در این ناحیه احتمال شکست بالایی دارند. وقتی که شاهد تشکیل سقفی هستیم و بعدش هم یا پایین تر یا بالاتر از آن شاهد تشکیل سقف دوقلویی هستیم(من به این الگو اسم square root داده ام)، اگر این الگو در داخل فلگ ها تشکیل بشوند، نشانه های هشداری هستند که فروشندگان آماده اند و میخواهند که حرکت مهمی انجام بدهند.

5. به نقاطی که قیمت به شدت ریجکت(بازگردانده) می شود، توجه کنید.

ما وقتی که در واقع داریم در داخل روند معامله میکنیم، میتوانیم به الگوهای تک کندلی هم به خوبی به نفع خودمان بهره ببریم. اگر به سمت چپ چارت بالا نگاه کنید، به خوبی میتوانید ببینید که فروشندگان باقدرت در نقاطی سعی کرده اند که قیمت را برگردانند.
من برای پیدا کردن چنین کندل هایی به تایم یک ساعته نگاه میکنم. هرچند که این موضوع نمیتواند تنها دلیل ما برای تحلیل قیمت باشد، اما این نکته را هم مدنظر داشته باشید که در اغلب اوقات وقت هایی که قیمت برگردانده می شود، ما شاهد چنین ریجکت شدن هایی در قیمت نیستیم. به عنوان مثال در چارت گاز طبیعی بالا اگه توجه کنید، میبینید که چنین کندل هایی را نداریم.
همچنین لازم به ذکر است که وقتی که چنین کندل هایی تشکیل میشود و کندل بعدی بازهم آنها را میپوشاند و در قسمت بالایی سایه بسته می شود، احتمال به شدت بالایی وجود دارد که قیمت همچنان در جهت غالب حرکت کند.

6. سرآخر، قیمت چه چیزی را میخواهد تست کند؟

بازار وقتی که در داخل روند است، معمولا در سطوح حمایتی و مقاومتی متداول، معامله گران را به اشتباه میاندازد و بیشتر از این سطوح به عنوان محرکه ای برای قدرت گرفتن بیشتر خود استفاده می کند. در داخل روندها(و در اوایل شروع بازگشت روند) قیمت تمایل دارد که به طور مستمر از چنین نواحی ریجکت شود.
به عنوان مثال، چنین رفتاری را ما به وفور در سطوح اسپایک بیس مشاهده کرده ایم.
اول اینکه شاهد ورود عرضه یا تقاضای شدیدی به بازار خواهیم بود.
دوم، بعد از این حرکت، قیمت استراحت می کند و دوباره شاهد فشار قیمتی جدیدی خواهیم بود.
و سوم اینکه، این فشار جدید به عنوان نیروی محرکه ای برای قیمت عمل میکند تا قیمت را به تارگت بعدی اش برساند.
این نکته را هم مدنظر داشته باشید که سطوح اسپایک بیس همانطور که ممکن است به عنوان سطح بازگشتی عمل کنند، ممکن هم هست صرفا یک تارگت قیمتی باشند و صرفا همیشه به عنوان سطح بازگشتی عمل نکنند، پس بنا به شرایط مارکت همیشه تصمیم بگیرید. همیشه هم این نکته را فراموش نکنید که چنین سطوحی غالبا برای قیمت به عنوان یک آهنربا عمل میکنند.

کلام پایانی

در بیشتر مواقع، شما وقتی که در حالت لایو معامله میکنید، شاهد تاثیر چندین عامل بر روی قیمت خواهید بود. این را بدانید که قیمت هرچه فشرده تر باشد یا در کانال های قیمتی تنگ تری حرکت کند، احتمال شکست شان هم بالاتر می رود. فقط مواظب باشید که در چنین مواقعی هم شما در جهت درست مارکت قرار گرفته باشید.
به طور کلی، همیشه شرایط کلی مارکت را بررسی کنید و حرکات مارکت را تحلیل کنید و ببینید که آیا قیمت دارد فشرده می شود یا گسترده. سپس، با کمک الگوهای قیمتی یا الگوهای کندل استیک برای تشخیص حرکات آتی قیمت بهره ببرید. اگر این کارها را به درستی انجام بدهید و همچنین مومنتوم حرکات را بررسی کنید، دیگر فکر نکنم به مشکل خاصی در معامله گری بربخورید.
با آرزوی موفقیت
استیو

خروج از نسخه موبایل