نماد سایت دال ترید

اهمیت معاملات و تصمیمات اولیه در معامله گری

نوشته شده توسط استیو دبلیو

ترجمه شده توسط آکادمی دال ترید

بعضی وقت ها خیلی راحت فراموش میکنیم که چه چیزی منجر به کسب درآمد ما از بازار میشه. هم معامله گران سودده و هم معامله گران ضررده، هردو در برهه هایی از زمان، غالبا فراموش میکنند که چه چیزی منجر به کسب درآمد آنها از بازار میشه.
بعضی وقت ها خودمون رو گول میزنیم و اهمیت روتین معاملاتی مون رو دست کم میگیریم. احتمالا این تجربه رو داشتید که پس از چند معامله ی سودده پشت سرهم دیگه فکر میکنید که بازار ساده است و معاملات بعدی تون رو با دقت کمتری باز میکنید و همین ممکنه بعدا منجر به ضررات بزرگی بشه.
شغل ما معامله گرها به شکلیه که وظیفه ی کارفرما، کارگر و رئیس همه به عهده ی خودمونه و در چنین شغلی ما نمیتوانیم هیچوقت کارمون رو دست کم بگیریم و تنبلی کنیم. چون ممکنه، ورود به معامله ی اشتباه و بد مدیریت کردن اون، میتونه منجر به هدر رفتن تمام زحمات و تلاش هامون بشه. پس، تک تک معاملات ما مهمن و برای ورود به هر معامله ای هم باید کلی دقت داشته باشیم. بدونید که معامله هایی منجر به ضرر میشن که دست کم میگیریمشون و سرسری بهشون ورود میکنیم.

 

در معامله گری، همیشه باید به نیمه ی خالی لیوان توجه کنید

من خودم قبل از ورود به هر معامله ای، یک سری سؤال از خودم میپرسم. در اینجا به مهمترین این سؤال ها اشاره میکنم. این چک لیست از سوالات به من در استمرار کار و فعالیتم خیلی کمک کرده. همیشه اهمیت ویژه ای به این سوالات داده ام و همیشه هم تلاش کرده ام برای تک تک شون جواب داشته باشم. میدونید که یه اشتباه هم میتونه منجر به پس رفت ما و هدر رفتن تلاش ها و زحماتمون بشه. پس چرا عاقل کند کاری که باز آرد پشیمانی. من چه سرمایه ی خودم باشه و چه سرمایه کس دیگری، برای ورود به هر معامله ام بیشترین دقت رو به خرج میدم و میدونم که سلامت جسمی و روحی و روانی آینده ی من وابسته به همین معامله است.

 

سوالاتی که من قبل از ورود به هر معامله ی خرید یا فروشی از خودم میپرسم:

 

به عنوان معامله گری که دارید برای خودتون کار میکنید، ممکنه خیلی زیاد پیش بیاد که اهمیت کارتون رو فراموش کنید و راحت طلبی در ذهنتون رخنه کنه و پیامدهای بدی که ممکنه پس از تصمیمات اشتباه سراغتون بیاد رو نادیده بگیرید. مثل هر شغل دیگری، معامله گری هم ریسک های خاص خودش رو داره و شما هم باید حتما به معامله گری به عنوان یک شغل نگاه کنید نه چیز دیگری. میدونم که خیلی راحت تره براتون که بیشتر به اتفاقات خوب توجه کنید تا اتفاقات بد. اما شما اگه، ذهنیتتون رو تغییر بدید و به اتفاقات بد بیشتر توجه کنید، در معاملات بعدی که خواهید گرفت، دقت بیشتری به خرج میدید و ریسک تون رو بیشتر مدیریت میکنید و با حجم کمتری وارد معامله میشید و تصمیمات اشتباهی که خیلی براتون واضح هستن رو زودتر مدیریت میکنید.
خوش بینی، فکریه که راحت تر در ذهن مردم جای میگیره و همین ممکنه منجر به اشتباهات جبران ناپذیری بشه. من نمیگم که همیشه هم بد بین باشید. فقط میگم که در معامله گری بهتره که به نیمه ی خالی لیوان توجه بیشتری کنید تا نیمه ی پر آن. در واقع، بدبینی در معامله گری، مسئله ی خیلی بدی هم نیست. چون به این شیوه، شما ذهنی متفکر خواهید داشت و همیشه سؤال خواهید کرد و به نسبت به شرایط شک بیشتری خواهید کرد و همین منجر میشه که تصمیمات اشتباهتون خیلی کمتر بشه. به این شیوه، شما همیشه با دقت بیشتری به شرایط بازار نگاه میکنید و جزئیات رو بهتر خواهید دید و بنابراین میتونید تصمیمات بهتری هم بگیرید.
فکر کردن به اینکه اگر معامله ی من خلاف جهت من بره و باید چیکار کنم، خیلی در پیشرفت من کمک کرده تا اینکه صرفا به این فکر کنم که اگر معامله ی من در جهت میل من حرکت کنه، چه اتفاقی میافته. اگر شما، قبل از ورود به هر معامله ای چندین شاخص و معیار خاص داشته باشید و هر بار بتونید که اونها رو بررسی کنید، در بلند مدت کمک شایانی به خودتون کرده اید و جلوی استرس ها و نگرانی های آتی رو میگیرید و معاملات سودده تون به مرور بیشتر و بیشتر میشه.
بارها از من سؤال کرده اند که من برای موفق شدن در بازار چیکار کرده ام که تونسته ام، اینقدر عملکرد خوبی داشته باشم. من هم اگر بخواهم علت موفقیت ام رو خلاصه بگم، در این جمله ختم میشه که میگم من همیشه صبر میکنم. من وارد هیچ معامله ای نمیشم، مگر اینکه طبق شاخص ها و معیارهای من باشه و فقط به دنبال معاملاتی هستم که احتمال موفقیت بالایی دارند. برای این کار هم من همیشه از خودم سؤال میپرسم و در نتیجه ی جواب هایم به سوالات، تصمیم میگیرم که وارد معامله بشم یا نشم.
باید بگم که در این شغل داشتن مقداری نگرانی در مورد معامله هایتان اصلا اتفاق بدی نیست و میتونه کمک کننده هم باشه.

خروج از نسخه موبایل